وروجک شیطون مامان
وروجک مامان که گاهی اوقات شیطونی میکنی و کارای خطرناک میکنه یه روز صبح که پنجره رو باز کرده بودم
تا هوای اتاق عوض بشه یهو دیدم که ماشینت رو گذاشتی زیر پات و رفتی روش داری بیرون رو نگاه
میکنی فاصله ات تا پنجره زیاد بود ولی ماشینت که زیر پات بود خیلی منو ترسوند اگه راه میوفتاد خدای نکرده میوفتادی و معلوم نبود چی میشد ولی خدا رو شکر زود متوجه شدم بغلت کردم و آوردمت پایین ولی قبلش ازت عکس انداختم وروجک شیطون مامان
خــــــــدا
” تو ” را که مـــــــی آفرید
حواســــــــش پرت آرزوهای “من” بود
شـــــــــدی هـــــــــــــــمان آرزوی مـــــــــن . . .
پســــرگلم
قشنـــــگترین اتفاق ذهنـــــــم
حــــــادثه ی شنیدن صدای تو بـــــــــــود …
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی